دکتر علی غضنفری

وب سایت رسمی دکتر علی غضنفری محتوای سایت توسط منسوبین به استاد و تحت نظر ایشان به روز رسانی می گردد

مبانی تشیع در منابع تسنن

مبانی تشیع در منابع تسنن كتاب مباني تشيع در منابع تسنن، كتابي كاملا بي¬طرفانه از مباني اعتقادي و عملي شيعه و سنت است. هدف از نگارش اين كتاب توجه تازه مسلمانان و نيز كساني كه در پي انتخاب مذهبي بين مذاهب اسلامي هستند، به واقعيت هاي در منابع اهل سنت كه متاسفانه توسط آنان مغفول مانده است مي¬باشد. اين كتاب شامل بخش¬هاي ويژه¬¬اي است كه مهمترين آنها عبارت¬اند از: امام علي و اهل بيت در منابع اهل سنت، تاريخ ‌تشيع، عصمت، دانش غيب، امام مهدي، ابوطالب، اصحاب، لعن، ديدن خدا، تحريف، بدا، رجعت، تقيه، شفاعت، توسل، تبرك، ياري خواستن از غير خدا، زيارت قبر، گريه بر مردگان، جشن ولادت، نذر، حي علي خير العمل، مسح يا شستن پا، تكتف، ‌بسمله، آمين، قرائت عزائم در نماز، قنوت، صلوات، سجده بر تربت، جمع ميان دو نماز، ‌نماز شكسته، ‌نماز تراويح، روزه در سفر و ‌ازدواجموقت مي¬باشد. مباني تشيع در منابع تسنن با قطع وزيري، در 448 صفحه به سال 1388 توسط انتشارات اسوه به چاپ رسيده است و اكنون مراحل ترجمه به عربي را مي گذراند. اين كتاب به درخواست مركز كامپيوتري علوم اسلامي يكي از منابع نرم افزارهاي آن مركز مي باشد.
آنچه در این کتاب می بینید ( مقدمه،على و اهل‏بيت در منابع اهلسنت)اهل بيت در منابع اهل سنت(لزوم توجه به اهل بيت)امامت و خلافت،اختلاف دوم(دو شبهه)تشيع،بررسى چند شبهه(1-افسانه‏ى عبداللّه‏ بن سبا،2ـفارسى بودن تشيع،3ـ غلوّ شيعه،4ـ جواز كشتن،5ـ تاريخچه وهابيت)عصمت،ماهيت عصمت(عصمت پيامبران،شبهه،عصمت امام)دانش غيب،دانش غيب پيامبران در قرآن(دانش غيب امامان)امام مهدى،مهدى كيست؟(ولادت مهدى)ابوطالب،دفاع از پيامبر(جريان اتهام،ديدگاه امامان شيعه و ياران پيامبر در باره‏ى ابوطالب)جايگاه اصحاب،عدالت صحابه(استناد اهل سنت،حق مطلب)لعن(ديدن خدا) بررسى اقوال،تحريف،تدوين قرآن در زمان پيامبر(دلايل تحريف نشدن قرآن،روايات تحريف)بدا،دو بيان براى بدا(بدا در آيات و روايات)رجعت،دلايل رجعت،تقيه،دلايل جواز تقيه(تقيه نزد شيعه)شفاعت،شفاعت در قرآن،شفاعت در روايات،توسل،ديدگاه‏ها در باره‏ى توسل،تبرك،پس از ارتحال(تبرك به اصحاب)يارى خواستن از غير خدا(زيارت قبر)جايز بودن زيارت قبر براى زن(ديدگاه باطل،گريه بر مردگان،احداث بنا بر قبر، احداث بنا بر قبر در آيات،مستندات ابن تيميه)جشن ولادت،بدعت چيست؟،نذر،شروط نذر،حىّ على خير العمل،جزء بودن حى على خيرالعمل،مسح يا شستن پا،بررسى آيه‏ى وضو،تكتّف(بَسمله)دلايل جزء بودن بَسمله،آمين(قرائت عزائم در نماز)تلاوت عزايم در نماز،قنوت(صلوات)موارد اختلاف(آل بيت چه كسانى هستند)سجده بر تربت،سجده بر خاك يا سنگ(كدام تربت افضل است؟،سجده‏ى پس از نماز)جمع ميان دو نماز(نماز شكسته)حديث،نماز تراويح،مشروعيت عبادت(پيشينه‏ى نماز تراويح،نماز تراويح به جماعت بدعت است،استدلال اهل سنت بر نماز تراويح)روزه در سفر،دلايل اهل سنت بر جواز افطار(اشكال ديگر)ازدواج موقت،قرآن،روايات،نتيجه،فهرست منابع.

آنچه در مقدمه این کتاب آمده¬است.
هر گاه ياد مكه و مدينه مى‏افتاد، سيلاب اشك از چشمانش سرازير مى‏شد، در هر حالى كه بود، دو زانو مى‏نشست و چون عاشقى شيدا، منتظر بود تا بيش‏تر وصف دوست را بشنود، سپس رو به درگاه خدا مى‏نمود، دستانش را به نشانه درخواست مى‏گشود، زمزمه‏اى مى‏كرد و از خدا عاجزانه اجازه وصال مى‏خواست.
تمام همت خود را به‏كار گرفت تا مقدمات حضور خويش را در پيشگاه الهى فراهم كند. روزى كه خبر اين سفر عبادى را شنيد، از شدت خوشحالى در پوست خود نمى‏گنجيد. برق چشمانش بيش و بيش‏تر مى‏درخشيد، گونه‏هايش سرخ و سرخ‏تر مى‏شد و به شكرانه‏ى اين نعمت، گاه سر به آسمان بلند مى‏كرد و ذكرى بر زبان جارى مى‏ساخت؛ و گاه به زمين مى‏نگريست و از اينكه چگونه با كردار خويش در دربار خاص حقّ، حاضر شود؛ دلگير مى‏گشت. چشم دل را به خدا مى‏دوخت و چشم سر را اشكبار مى‏ساخت و زبان به سپاسگزارى مى‏گشود، او بزرگوارى خدا را آن لحظه درك كرده‏بود.
گاه وصال رسيد و روح او سريع‏تر از مركبش به‏سوى خانه معبود پركشيد. ديدن خانه كعبه، او را به وجد آورده‏بود، هم مى‏خنديد و هم مى‏گريست. گاه نه توان خنديدن داشت و نه حال گريستن. امواج شادى، او را از خود بيخود ساخته بود. هرچند از خود و گذشته‏ى خويش، سخت بيمناك بود؛ ولى اجازه‏ى ديدار اورا اميدوار مى‏ساخت.
پيش‏تر خود را ملزم ساخته بود كه براى انجام حجّ و عمره‏اش به شهر پيامبر بيايد. آمدنش به «مدينه»، بر اعتقاداتش بسيار افزود. چون همه‏ى دانسته‏هاى خود را در تاريخ اسلام، در «مدينه‏النبى» به چشم ديد، او بزرگى شخصيت پيامبر را در كنار آرامگاهش درك كرده بود؛ چون سلام مى‏داد، گويى صدر اسلام است و پيامبر در مسجد نشسته و سلام مؤمنان را پاسخ مى‏دهد.
زيارت برجستگان دفن شده در بقيع براى او رؤيايى بود؛ اهداء سلام به آل بيت رسول و همسران و فرزندان و ياران وى، او را به وجد آورده‏بود.تا به خود آمد، سفر تمام و آماده وداع و بازگشت، شد.اما در طول اين سفر خاطره‏انگيز، گاه غبار آه و افسوس از پيشانى چروك خورده‏اش نمايان مى‏شد. مى‏شنيد صداى جارچيان پر مدعا را كه دست كشيدن به پرده‏ى خانه‏ى خدا و هر نگاهى و اشاره‏اى به قبور بزرگان دين خدا را شرك مى‏شمردند و همه را مشرك مى‏خواندند.مى‏ديد قبر مطهر پيامبر خدا، از زمان تركان عثمانى تاكنون كوچك‏ترين مرمتى نشده‏است.
آرى! مدعيان خدمت به حجاج، شيعه و سنت را مشرك مى‏خواندند و برخى اعمال عبادى آنان را كفر مى‏شمردند. در حيرتى عميق فرو رفته‏بود، از اينكه اينان چه آيينى دارند، مسلمانند و مسلمانان ديگر را به باد تمسخر مى‏گيرند؟! انسانند و انسان‏ها را...
اينان كه اسلام را در بلنداى موى صورت خلاصه كرده‏اند، كيانند كه «مكه» و «مدينه» را كه معبد عاشقان و آرزوى همگان است، بر كام تشنگان اين ديار تلخمى‏نمايند؟! چرا تنها خويش را مصاب مى‏دانند و باقى را همه در گمراهى مى‏شمارند؟!
اينان به غير از عقايد خودبافته، به كدام آيه‏ى قرآن ايمان آورده‏اند؟
مگر نه اين است كه قرآن به صراحت مى‏فرمايد: به كسى‏كه ادعاى اسلام دارد، اتهام كفر و شرك زده نشود.
«...وَ لا تَقُولُوا لِمَنْ اَلْقَى اِلَيْكُمُ السَّلامَ لَسْتَ مُؤْمِنا...».
«... به كسى كه اظهار اسلام مى‏كند، نگوييد مسلمان نيستى...»
مگر نه اين است كه قرآن چون و چراى بدون حجت آشكار را مذمت كرده و ناروا مى‏شمارد.
«اَلَّذِينَ يُجَادِلُونَ فِى آيَاتِ اللّه‏ِ بِغَيْرِ سُلْطَانٍ أَتَاهُمْ كَبُرَ مَقْتا عِنْدَاللّه‏ِ وَ عِنْدَ الَّذِينَ آمَنُوا كَذلِكَ يَطْبَعُ اللّه‏ُ عَلَى كُلِّ قَلْبٍ مُتَكَبِّرٍ جَبّارٍ».
«همانها كه در آيات خدا بى آن‏كه دليلى برايشان آمده‏باشد به مجادله بر مى‏خيزند، اين كار خشم عظيمى نزد خداوند و نزد آنان كه ايمان آورده‏اند به بار مى‏آورد، اين گونه خداوند بر دل هر متكبر جبارى مهر مى‏نهد.»
آيا غير اين است كه اسلام دين موّدت و رحمت بوده و رسول آن رحمت عالميان است و كتابش به عقل و تدبر حكم مى‏كند؟
پس اينان ...
آنچه در اين مجموعه مى‏خوانيد، بيان مبانى شيعه در اسناد اهل سنت است.
شايد برخى چنين پندارند كه آنچه شيعه را از اهل سنت متمايز مى‏سازد، برگرفته از ذهن دانشمندان شيعى است كه يا از روى تعصب و يا از روى مخالفتبا خلفاى عباسى ساخته شده‏است. پيامد چنين ديدگاهى مى‏تواند اين باشد كه شيعه، ريشه در قرآن و سنت ندارد؛ پس فرقه‏اى ساختگى است كه توسط كلينى، شيخ طوسى و... نظريه سازى شده‏است. بسيارى از انديشمندان اهل سنت نيز بى اينكه كتابهاى مورد قبول خود را بخوانند، ديدگاهى انحرافى نسبت به شيعه يافته‏اند.
در اين كتاب، برخى از مبانى نظرى و عملى شيعه، مطرح و استنادهاى آن از قرآن و روايات اهل سنت و انديشمندان سنى آورده‏شده تا نشان داده‏شود، نه تنها بنيانهاى تشيع با اسلام بيگانه نيست، بلكه پايه‏هاى اعتقادى و عملى شيعه كه از زبان پيشوايان شيعه، نوشته شده‏است، در منابع روايى اهل سنت نيز به شكلى از زبان پيامبر و يا ديگر صحابه آمده‏است؛ و در واقع، سخنان محمد باقر و جعفر صادق، نقل قول از پيامبر بوده نه جداى از آن. بى شك انديشمندان جهان تسنن، با كمترين صرف وقت، مى‏توانند، سخنان ائمه‏ى شيعه را در منابع خود ريشه‏يابى كنند و به آشكارا ببينند.
استدلال‏هاى به‏كار رفته در اين مجموعه، برگرفته از آيات قرآن و تفسير آنها در مبانى تفسيرى اهل سنت و نيز روايات اسلامى موجود در كتابهاى معتبر روايى اهل سنت و همچنين نظريه‏هاى انديشمندان سنّى است.
سعى شده‏است هر آنچه به عنوان استدلال بيان شده از منابع مهم تاريخى و روايى اهل سنت باشد، و تنها اگر اتهامى در ميان اهل سنت عليه شيعه طرح شده، چون غلو و يا تحريف و يا هرچه كه شبهه‏اى ايجاد مى‏كند، به روايات شيعى و اَسناد آنان توجه شود؛ تا روشن شود كه آيا شيعه آن تفكر را پذيرفته است يا نه.
هدفى كه نگارنده دنبال مى‏كند، اين است كه جامعه اسلامى به باورهاى درست و منطقى روى بياورد تا باعث نزديكى انديشه‏ها شود و از هرچه كه موجب تشتت و تفرقه مى‏شود فاصله بگيرد و دشمنانى را كه براى سدّ كردن راهتبليغ و توسعه‏ى فرهنگى جامعه اسلامى به اقصى نقاط جهان، به ترويج اختلاف گروه‏هاى اسلامى تمسك جسته‏اند، مأيوس سازد.
بر همين اساس، فرضيه‏اى كه انگيزه نگارش اين كتاب شد، اين است كه اولا: اختلاف كنونى ميان مذاهب اسلامى، بويژه آنچه را كه در قرون گذشته مى‏بينيم، در صدر اسلام وجود نداشته‏است؛ چه اينكه آنچه شيعه از مكتب اهل‏بيت فرا گرفته، به نحوى در منابع تاريخى و روايى اهل تسنن وجود دارد.
ثانيا: آنان‏كه در پى مسند و مقام بوده‏اند و داعيه‏ى حكومت و سلطنت را در سر مى‏پرورانده‏اند، براى ماندن خود، بر ايجاد فتنه‏ى تفرقه، ميان گروههاى اسلامى تأكيد داشته‏اند.
ثالثا: در سده‏هاى اخير نيز، تفرقه زاييده افكار افراطيونى بوده كه آگاهانه و يا ناآگاهانه ابزار دست دشمنان اسلام شده‏اند.
اميد دارم اثبات اين سه فرض بتواند راهگشاى توجه عقلانى به مبانى دينى شود و باورهاى عاقلانه را جايگزين افراط‏گرايى ناروا نمايد. انشاء اللّه‏ تعالى.

;

دریافت کتاب